محل تبلیغات شما

به نام خدا
بالاخره بعد از مدتها به دامان دانشگاه بازگشتم!! و همين من رو برد به روزهايي كه زياد ميومدم وبلاگ. 
البته هفته اي يه بار سر ميزدم به استادم، اما عمده كارم توي خونه بود و هر هفته يا دو هفته يكبار گزارش مطالعاتم رو به استادم ميدادم و دعوا ميشدم :)) حالا ديگه بايد زياد بيام و كارم رو توي آزمايشگاه شروع كنم. 
امروز بالاخره اومدم و مواد اوليه م رو سفارش دادم. خريد از هر نوعش لذت بخشه. حتي اگه ماده شيميايي باشه :)))
حالا هم نشستم يه گوشه تا موادم از راه برسن و بذارمشون تو كمد. احسان هم قراره بياد دنبالم و منتظرم ساعت تند تند بگذره :)
ديگه تحمل دوريش خيلي خيلي خيلي برام سخته. 
بگذريم!
جديدا فهميدم كه تاهل هم چاره تنهايي آدم نيست. هيچ چيزي چاره اين تنهايي نيست. در نهايت هست حرفايي كه نتوني حتا به محرم ترين و عزيزترين آدم زندگيت بزني. زمانهايي هست كه اون هم نميتونه حالت رو خوب كنه. وقتايي هست كه فقط مجبوري ساكت باشي و تو تنهاييت فرو بري تنهايي اون درديه كه درمونش توي اين دنيا نيست. 
اتفاقا از جهاتي دنيات تنگ تر هم ميشه با عشق بايد بيشتر حواست جمع باشه تا غمت رو نبينه و نفهمه. چون ناراحتي اون صد برابر ناراحتي خودت غم انگيزه 
خيلي دلم ميخواد زودتر برم خونه م من تشنه ي اين جدا شدن و استقلالم جوري كه نميتونم صبر كنم. شايدم فقط به هم ريخته و خسته م فكر ميكنم كه يه تغيير گنده تر، مث رفتن به خونه خودم حالم رو خوب ميكنه. نميدونم!
دغدغه هاي مسخره و البته غير مسخره تمام مغزم رو گاز گاز ميكنه تمام روح و روانم رو ميبلعه!! 
تا امروز ٢١ عدد تالار رو ديديم و هنوزم تالار مناسب رو پيدا نكرديم. يا گرونن يا زشت يا وحشي!! فكر جهيزيه، آرايشگاه، لباس و هزارتا كوفت ديگه م هست 
شيطونه ميگه قيد همه شون رو بزنم و پا شم با حداقل ترين ها برم خونه م.
فقط برم!

کسی صدامو می‌شنوه؟

از ديده مرو كه ميرود نور..

نيست مرا جز تو دوا، اي تو دواي دل من :**

رو ,كه ,هم ,م ,خونه ,يا ,را شكسته ,خونه م ,خيلي خيلي ,هست كه ,برم خونه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان شهیدعابدی داراب روستای آبجهان